-
1 name
نام ، اسم ، نام و شهرت ، آبرو ، علامت ، ناميدن ،ب بنام صداكردن ،نام دادن ،مشهور، نامدار -
2 name part
بازي كنندهنمايش كهنامش را روي داستاننمايش ميگ -
3 given name
= christian name -
4 by name
كنيه -
5 call by name
فراخواني با نام -
6 christian name
نام اول شخص -
7 family name
اسم خانوادگي ،نام فاميلي -
8 file name
نام پرونده -
9 he is john by name
نامشجاناست -
10 her name
نامش ،نام او -
11 in one's own name
از طرفخود ،اصاله -
12 in the name of justi
بنام عدالت -
13 it is another name f
نام ديگرياست براي......با....مترادف است -
14 its name
نامش،نام ان -
15 maiden name
نام خانوادگي زن پيش از شوهركردن -
16 pen name
نام مستعار نويسنده ، نام نويسندگي -
17 single name paper
سفته داراي يك امضاء -
18 to put one's name do
نامخود را دادنيا نوشتن -
19 trade name
نام تجارتي -
20 use by name
استفاده بانام
- 1
- 2